دیکتاتوری یا هرجومرج
نقل قولی است از یک سخنرانی که در آن، کمی از تاریخ سیاسی ایران صحبت شد. سخنران در جایی، به نکتهی جالبی اشاره کرد. میگفت حکومت در ایران همیشه یا دیکتاتوری بوده است یا هرج و مرج، جای حکومت را گرفته است! مثالی میزد که در واقع یا شمشیر، دست همه بوده یا فقط دست یکی! حرف جالبی است در بعد سیاسی و تاریخ حکومت این کشور و اینکه چطور انتظار تغییر زمان حال را داریم!
اما چیزی که برای من جالب است، شبیهسازی این نظر در ابعاد کوچکتر است! مثلا در یک سازمان، یک شرکت، یک گروه یا حتی یک خانواده!! وقتی دقیق نگاه میکنم میبینم در هر فعالیت بیش از یک نفری در ایران، حتما فقط یکی از این دو حالت اتفاق میافتد!
فرض کنید در یک خانه، سه نفر زندگی میکنند. همیشه یا باید یک نفر (به هر دلیلی) ادارهی امور را در دست بگیرد (به هر طریقی) و دیگران از او تبعیت کنند (به هر دلیلی) تا چرخ امور بچرخد! یا اینکه هر کس کاری بکند و اصلا چرخی نچرخد!! (هرج و مرج)! این موضوع را در هر جمع کوچک و بزرگ دیگری هم تعمیم بدهید!
اصلا اینکه ما ایرانیها مشهوریم به اینکه نمیتوانیم کاری تیمی انجام دهیم، دقیقا مصداق همین موضوع است! ما واقعا یاد نگرفتهایم که چطور در کنار یکدیگر و با نظرات مختلف زندگی کنیم، چطور اختلافات را اداره کنیم، چطور به دیگران و نظر دیگران احترام بگذاریم و از طرف دیگر نظر خودمان را هم حفظ کنیم! در واقع برای فرار از هرج و مرج ما راهی را انتخاب میکنیم که در آن ما یا باید برده باشیم یا ارباب! یا باید فرمان بگیریم یا باید فرمان بدهیم! هیچ وقت معنی همکاری را درک نکردهایم. این مشکل همه است! مثلا اگر شما بخواهید فرمان ندهید، دیگران چنین استنباط میکنند که حالا آنها باید فرمان بدهند! همینطور اگر کسی را ببینیم که نظر ما را میپرسد، به او فرمان میدهیم و منتظر میشویم فرمان ما را اجرا کند!
اینچنین است که نظام فرماندهی و فرمانبرداری در نظر ما به وجود میآید و چون از هرج و مرج بهتر است، پس تنها گزینهی انجام امور است و همینطور اینچنین است که وقتی نیاز به اصلاح را درک میکنیم، به فکر مصلحی میافتیم که این دفعه او رشتهی امور را به دست بگیرد و هدف ما را برآورده کند! شاید فایده داشته باشد! اما مسلما مُسکن است و نه درمان! ما باید همکاری را یاد بگیریم!
::samic::
نوشته شده در بهمن 86
مطالب گذشته