انسان‌دوستی


نمی‌دانم از چه زمان این طور شد! یا ریشه‌هایش در کجاست! اما نگاه من به انسان‌ها همیشه از یک الگوی ثابت پیروی کرده است. در این الگو یا روش، انسان‌ها به صورت پیش‌فرض، یا اساسا فارغ از رفتارها، اعتقادات یا هر چیز دیگری، فقط به صرف انسان بودن، دوست‌داشتنی هستند! می‌توان هر کسی را بدون ذره‌ای شناخت، دوست داشت و رفتار و ارتباط را بر پایه‌ی محبت گذاشت! حتی با احترامی رفتار کرد که نه از سر ترس یا قوانین یا عرف، بلکه صرفا از منشا همان دوست‌داشتن باشد! بعد از شروع ارتباط، انسان‌ها آشنا می‌شوند، شناخت به وجود می‌آید و تفاوت‌ها بروز می‌کند اما جدا از همه‌ی اختلافات، همیشه همان حس زیبا، باقی است! شاید تنها نقطه‌ی مقابل، نفرت باشد! جایی که انسان با تعاریف اولیه‌اش تضاد پیدا می‌کند! احتمالا آن زمان، نفرت، با آن چتر سیاه‌اش، جایی برای چیزی باقی نگذارد! اما چنین استثنای بعیدی، هرگز نمی‌تواند قاعده‌ی کلی را بر هم بزند!
انسان‌ها جدا از هر مرزبندی و تفکیکی، همانند نزدیکترین عزیزان، دوست‌داشتنی هستند.

::samic::

نوشته شده در فروردین 87

مطالب گذشته