حاکمیت و اصلاح‌طلبان


این یک شبیه سازی است! یک تیم فوتبال را در نظر بگیرید. این تیم، یک مربی و تعدادی بازیکن دارد. عده‌ای از این بازکنان، بنا به تشخیص مربی، ذخیره یا نیمکت‌نشین هستند! در بازی‌های تمرینی داخل تیم، نیمکت‌نشینان، همیشه می‌خواهند قدرت و توانایی خود را به بازیکنان اصلی نشان بدهند تا بتوانند جای خود را عوض کنند! البته مربی همچنان به انتخاب خود، اعتقاد دارد. در نتیجه گاهی پیش می‌آید که با اینکه تیم ذخیره، تیم اصلی را شکست می‌دهد، اما ترکیب بازیکنان تغییری نمی‌کند! در اینجا نیمکت‌نشینان به نیمکت برمی‌گردند! آنها سعی می‌کنند بهتر بازی کنند! گاهی سعی می‌کنند توجه تماشاگران و رسانه‌ها را جلب کنند! گاهی سعی می‌کنند به مربی نزدیک شوند! گاهی از تیم قهر می‌کنند! و هزاران فکر دیگر! اما آنها در جای خود می‌مانند! ناچارند بمانند! چون هدف، همیشه موفقیت نهایی تیم است. کار دیگری نمی‌توانند انجام دهند! با همین کج‌دار و مریز باید بسازند و در فضای موجود به دنبال راه حل باشند! البته مشکلات آنها فقط به اینجا ختم نمی‌شود! گاهی تماشاگران از آنها قطع امید می‌کنند! گاهی اتحاد خود را از دست می‌دهند و حتی در بازی‌های تمرینی شکست می‌خورند! گاهی مربی، بازیکنان جدیدی به تیم اضافه می‌کند که حتی اصلی هستند! گاهی ارتباط‌شان با بازیکنان اصلی ضعیف می‌شود! و هزاران اتفاق دیگر! شما می‌توانید همینطور این شبیه‌سازی را ادامه بدهید! من فکر می‌کنم اصلاح‌طلبان با در نظر گرفتن ]...[ چنین وضعیتی دارند! وضعیت آنها مانند کودکی است که در خانه گیر افتاده باشد!! مصداق آن شعری که می‌گفت اگر گریزم، کجا گریزم؟ وگر بمانم، کجا بمانم؟! اما با همه‌ی اینها، من به اصلاح‌طلبان بسیار امیدوارم. آنها تنها کسانی هستند که در فضای جامعه‌ی امروز ما، به دنبال آرمان‌های بزرگی (بر خلاف بسیاری از مدعیان ساکن!) در حرکتند. من فکر می‌کنم که تغییر در چنین فضایی، فقط با اصلاحات و فقط با چنین کسانی میسر خواهد بود. اصلاح‌طلبان همچنان و با وجود تمام شرایط نامطلوب، بهترین گزینه در زمان را انتخاب می‌کنند.

::samic::

نوشته شده در اردیبهشت 87

مطالب گذشته