فارسی را پاس نداریم!
در زندگی ما چیزهای زیادی وجود دارد که هدف در آن فراموش شده! و به همین دلیل از روند خودشان خارج شدهاند. مثلا کاری با هدف مشخصی به وجود آمده و بعد به مرور زمان، هدف اصلی بین قوانین و روش آن کار، گم و فراموش شده و در آخر، با چیز جدیدی که به راه جدیدی میرود روبرو شدهایم! مثالها واقعا زیاد هستند!
به نظر من، یکی از این مثالها، ماجرای زبان گفتاری و نوشتاری است! آیا احتیاجی هست که هدف زبان را بنویسم؟! مسلما هدف زبان، چیزی جز برقراری ارتباط و ارسال و دریافت پیام نیست! زبان، (در بعد صوت و تصویر!) وسیلهای برای انتقال مفاهیم است. بسیار خوب! اما هدف از آنجایی گم میشود که کمکم خود این وسیله (!)، اهمیت، اصالت و حتی هویت پیدا میکند و بدتر از آن گاهی حتی انتقال پیام را نادیده میگیرد!! زبانشناسی و زبانشناس به وجود میآید! یک عده به دنبال ریشهی کلمات میگردند! یک عده کلمات را با معادلهای قدیمتر جایگزین میکنند! یک عده سعی میکنند از این زبان محافظت کنند! و...! واقعا ماجرا به همین سادگی و مسخرگی است!! شاید لازم باشد کسی هدف اصلی را یادآوری کند!
من فکر میکنم تعریف درست زبان (که از دوستی قرض میگیرم) به این شکل باشد: زبان، چیزی است که مردم با آن حرف میزنند! با چنین تعریفی (غیر از اینکه به هدف اصلی برمیگردیم) میتوانیم کارکرد زبان را بهتر کنیم! چیزهایی را کم و زیاد کنیم و حتی قوانین را فقط برای بهتر منتقل کردن پیام، تغییر بدهیم. قبول کنید که زبان ما به شدت مشکل دارد!! قبلا در این مورد نوشتهام. چند درصد از پیامی که از طریق این زبان فرستاده میشود، عینا دریافت میشود؟! هر چند این وسیله هنوز بهترین در نوع خود است اما میتوان آن را اصلاح کرد و به شکلی درآورد که به فکر هدف باشد تا مثلا اصالت!
من میتوانم یک افق از این تغییر را رسم کنم! خطوط اصلی این ایده را سالها پیش رسم کردهام. یکی از مشکلات مهم این زبان، کندی است! مثلا زمانی را که لازم دارید یک منظره را توصیف کنید با نمایش یک عکس مقایسه کنید! پرفایدهترین تغییر، بالا بردن سرعت تا حد ممکن است! برای این کار باید سرعت بیان و شنیدن بالا برود و برای آن باید بسیاری از کلماتی که تلفظ سنگینی دارند، تغییر کنند!! چیزی شبیه روان کردن اسامی! (ابی! و اسی! و امثالهم!) یک تغییر مهم دیگر، حذف مترادفها و کلماتی است که معنی و کاربرد یکسان دارند! و از طرف دیگر حذف بسیاری از قواعد و دستور زبانهایی که فقط جملات را پیچیده میکنند! در واقع سادهکردن زبان، تا جایی که امکان دارد!
این یک طرح بود! لازم نیست خیلی جدی بگیرید! تمام این مسائل برای وقتی است که اولین مرحله، یعنی به نوعی تقدسزدایی از زبان انجام شود!! زمانی که کمی به هدف فکر کنیم!
پ.ن دو مطلب مختلف را با هم نوشتم. شاید بهتر بود هر کدام را در یک مطلب میگذاشتم!
::samic::
نوشته شده در اردیبهشت 87
مطالب گذشته