فلسفهی زندگی در قطع جیبی
سراسر تاریخ تفکر و فلسفه، تلاش برای یافتن پاسخ سه پرسش اساسی است. ما کیستیم و از کجا آمدهایم؟ اینجا کجاست و باید در آن چه کنیم؟ و سرانجام و هدف چیست و به کجا میرویم؟ (سوال در مورد گذشته، حال و آینده!)
من میخواهم جوابی برای سوال دوم بنویسم و اینکه انسان باید در این دنیا چه کند! این پاسخ، ساده، کلی و در عین حال جامع است!
پاسخ، به سه رده یا پله تقسیم میشود. هر انسانی میتواند به دلایل مختلف(!)، در یکی از این ردهها قرار بگیرد و بر اساس آن عمل کند. ردهی اول الزامی است و ردههای دیگر میتواند به ترتیب اضافه شود.
در ردهی اول، اصل بر خوددوستی و اولویت خود است. یعنی انسانی که خود و زندگیاش را دوست دارد و از آن لذت میبرد. او میتواند به دنبال علایق، ترجیحات، خواستهها، نیازها و هرآنچه به او احساس لذت و رضایت میدهد، برود. در یک کلام، او باید نهایت لذت و استفاده از زندگی را به نفع خود داشته باشد. از طرف دیگر رابطهی او با محیط و انسانهای دیگر باید از اصل آزادی (به این مفهوم که برای هر فعلی آزاد است؛ تا جایی که آزادی دیگری را محدود نکند) و نداشتن ضرر، پیروی کند.
در ردهی دوم، تنها چیزی که به ردهی قبل اضافه میشود، دگردوستی یا انساندوستی است. به این مفهوم که فرد نه تنها خود و زندگیاش را دوست دارد بلکه دیگران را هم همانند خودش دوست دارد و در نتیجه به فکر ایجاد لذت و رضایت برای اطرافیان و در کل، جامعه است. به عبارت دیگر، غیر از نداشتن ضرر، میتواند سود داشته باشد.
در ردهی سوم، علاوه بر موارد قبلی، فرد به زندگی آیندگان هم اهمیت میدهد. یعنی سعی میکند در مسیر تکامل بشری نقشی ایفا کند و در نتیجه به فکر رشد و پیشرفت خود و جامعه و در آخر رشد بشری است.
به طور خلاصه میتوان این سه رده را اینطور بیان کرد: کسی که به فکر خود (با لحاظ حقوق دیگران) است. کسی که جز خود، به دیگران و جامعه هم اهمیتی برابر میدهد. کسی که غیر از اینها، به انسانها، بشریت و تکامل هم فکر میکند و سعی میکند برای آن کاری انجام دهد.
::samic::
نوشته شده در خرداد 87
مطالب گذشته