بکارت!


آیا شما فکر می‌کنید نباید در مورد "هر چیزی" حرف زد و نوشت؟! آیا فکر می‌کنید موضوعاتی وجود دارند که صحبت کردن در مورد آنها خلاف ادب، عرف و ... است؟! متاسفانه (برای شما!) من اینطور فکر نمی‌کنم! پس...
باور کردن‌اش برای من سخت است که هنوز در دنیایی زندگی می‌کنیم که کلماتی مانند بکارت هم در آن وجود دارد! ساده و سریع بگویم! مگر می‌شود کسی به آزادی انسان اعتقاد داشته باشد و از طرف دیگر، صحبت از باکره بودن بکند؟! مشکل از کجاست؟
آیا به وجود داشتن میل جنسی شک دارید؟ آیا فکر می‌کنید این میل، چیزی کثیف، پلید، فاسد و مخرب است؟ آیا فکر می‌کنید باید جلوی این میل را گرفت تا جامعه را از تباهی نجات داد؟ اگر جواب شما مثبت است، باید بگویم که شما متاسفانه عقاید بیمارگونه‌ای دارید!
اگر به آزادی انسان هم اعتقاد داشته باشید، چطور می‌توان شرط باکره بودن را برای ازدواج قرار داد؟! این شرط، نهایت تجاوز است! تجاوز به حریم شخصی و خصوصی دیگران! تجاوز به زندگی حال و گذشته‌ی افراد! محدود کردن آزادی انسان! برده گرفتن!
از طرف دیگر، کسی که بخواهد با شرط باکره بودن ازدواج کند، باید بداند در حال ازدواج با کسی است که درگیر و دربند عقاید متحجرانه و غیرمعقول گذشتگان نادان است! کسی که نه تنها نتوانسته با فکر و دیدی باز و آزاد، این موضوع را در ذهن خود حل کند، بلکه قطعا (به دلیل نداشتن تجربه) از نظر فیزیکی هم چیزی را کم دارد!
جنبه‌ی دیگری هم وجود دارد. کسی که بخواهد خود را برای ازدواج کردن باکره نگه دارد، به برده بودن خود اعتقاد دارد! به برده شدن هم! کسی است که در فکر ازدواج با شخصی است که آزادی خود او را هم قبول ندارد! کسی است که به دلایل اشتباهی از جمله "نیاز"، به دنبال ازدواج می‌رود!
انگار چرخه‌ی عجیب مشکلات تمام نمی‌شود!
برای اینکه تصویری کاملا عکس عقیده‌ی شما بدهم، انسانی را تصور کنید که همانطور که هم‌اکنون از هم‌آغوشی همسرش و لذت همسرش لذت می‌برد، خوشحال از زمانی است که همسرش در آغوش دیگری لذتی برده است.

پ.ن در این مطلب سعی کردم موضوع را برای هر دو جنس مطرح کنم. هر چند که بیشتر مشکلی برای دختران است.

::samic::

نوشته شده در تیر 87

مطالب گذشته