اتحاد و انسجام ملی-اسلامی
عید نوروز باستانی هزار و سیصد و هشتاد و شش برگزار شد. جشنی كه بی تردید بیش از هزار و سیصد و هشتاد و شش سال قدمت تاریخی نزد ایرانیان دارد و صفت باستانی نیز به همین سبب به جشن سال نو ایرانیان نسبت داده میشود. یكی از سنتهای این جشن بزرگ، گفتن تبریك به دوستان و آشنایان است.
امسال نیز همانند سالیان گذشته آیت الله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران پیام تبریك خود را به مناسبت این عید به مردم ایران اعلام كردند و همچنین همانند چند سال گذشته نامی (یا عبارتی) را برای سال جدید برگزیدند.
بیشك از آنجا كه این نام از جانب رهبر ایران به عنوان عالیترین مقام رسمی و قانونی كشور اعلام میشود، بسیار مهم و حائض اهمیت است. به طوری كه تمامی جوانب مختلف این نام مورد توجه صاحبنظران قرار گرفته و همچنین براساس تجربه چند سال گذشته، این نام عكسالعملها و بازخوردهای مختلفی را درپی خواهد داشت.
در قانون اساسی ایران و دیگر قوانینی كه برای مسئولیتهای رهبر تدوین و تعریف شده است اشارهای به این نامگذاری نشده اما آیت الله خامنهای بر اساس حسی كه از مردم و دوستداران دریافت كردهاند اقدام به این نامگذاری و به طور كلی ارائه رهنمونی نسبت به موقعیت سیاسی و اجتماعی كشور نموده تا نیروها در سالی كه پیش روست، با حركت در چهارچوب و قالب این نام و رهنمونِ كلی، به اهدافی كه عموماً مقابله با دشمن است نایل آیند؛ و البته ارائه رهنمون از جانب رهبر یك كشور نه تنها مخالف هیچ قانون و مقرراتی نمیباشد بلكه بسیار دلسوزانه است.
اولین نگاه و نقطهی توجه همگان در برابر این رهنمون، فهم دیدگاه و توصیهی رهبر كشور است. مسلماً برای ایران در موقعیت خطرناك كنونی و تهدیدهایی جهانی كه در پی اصرار ایران در موضوع انرژی هستهای رخ داد و كشور را حتی در خطر جنگ قرار داده است، بهترین توصیه و رهنمون، حفظ اتحاد و انسجام ملی است. هرچند به نظر بسیاری از صاحبنظران، سیاستهای كشور میتوانست به صورتی عمل كند كه از قرار گرفتن در چنین وضعیت خطرناكی جلوگیری شود و دغدغه رهبر كشور، قرار گرفتن در وضعیتی آشفته و بیتعادل نباشد. البته اینجانب متوجه صفت اسلامی برای اتحاد و انسجام ملی نشده و این جنبه از رهنمون رهبری به توجه و تحقیق بیشتری نیاز دارد. از سویی دیگر معیار اتحاد و انسجام و اموری كه موافق یا مخالف آنها هستند بسیار دشوار و دارای قابلیتی برای سواستفاده عدهای از افرادی است كه به نام مقامهای عالی رتبه، سیاستهای شخصی خود را دنبال كرده و میتوانند هر عملی كه مخالف دیدگاههایشان است را مغایر و مخالف با اتحاد و انسجام ملی نشان دهند كه در این زمینه نیاز به هوشیاری بیشتری از جانب دستگاههای مسئول است تا یك رهنمون كلی زمینه سواستفادهای را فراهم ننماید.
اما جنبه دیگری از ارائه این رهنمون برخورد دستگاهها و نهادهای مختلف یا به طور كلی عام مردم با آن است. در ابتدای امر و در سالهای گذشته دستگاهها و نهادهای دولتی مهمترین نقش را در معرفی، نشر و بعضاً توضیح و توجیح این نام برعهده گرفته و با برنامهریزی و عمل در این مسیر، همسویی خود را با این رهنمون كلی رهبری اعلام میكنند. از مهمترین این دستگاهها میتوان به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران كه تنها مجری ارائه برنامههای تلویزیونی در كشور است اشاره نمود. سازمان صدا و سیما (با توجه به ابلاغ این نام در لحظات بعد از تحویل سال) حداقل تا پایان تعطیلات نوروزی با قراردادن لوگویی بیست و چهار ساعته بر روی گوشهای از صفحهی تمامی شبكههای خود، در نشر و اطلاع رسانی این رهنمون، كمك قابل توجهای مینماید. هرچند با توجه با این موضوع كه این سازمان مستقیماً زیر نظر مقام معظم رهبری اداره میشود، نمیتوان این حركت را چندان خاص و قابل توجه دانست. در همین مسیر، نهادهای دیگری نیز با اجرای بیلبوردهایی كه در سطح شهر قرار دارند در نشر و تبلیغ این رهنمون و حركت كلی موثرند.
اما آنچه مهمتر از همه مسائل مطروحه مینماید، جنبه عملی و تاثیری است كه این نامگذاری در زندگی افراد جامعه دارد. هرچند متاسفانه تا به حال از این نامها صرفاً برای نوعی یكسونمایی استفاده شده و به علتهای مختلف تاثیر مورد نظر را در افراد نداشته است. جنبهای كه بیش از سایر مسائل مستلزم تحقیق و بررسی است تا یك رهنمون دلسوزانه صرفاً به یك شعار تبدیل نشود.
::samic::
نوشته شده در فروردین 86
مطالب گذشته