دفاع دربرابر جامعه
همیشه در محیطهای عمومی گروههایی از افراد را كه با هم حركت میكنند و آشنا یا دوست هستند میبینیم. عموما این افراد در حال خندیدن و توجه به اعضای گروه و در واقع عدم توجه به خود هستند تا جایی كه زیاد پیش میآید كسی وسیلهای (مثلا خودكار یا یك دستكش) را زمین بیاندازد و خودش اصلا حواسش نباشد اما دیگران این موضوع را به او یادآوری كنند. همینطور
اگر كسی را در یك محیط عمومی ببینیم كه تنها باشد اما خوشحال و خندان قدم بزند یا به موضوعی بخند، فكر میكنیم آن شخص مشكلی روحی یا روانی دارد. همینطور
اكثر افراد وقتی تنها هستند و به تنهایی وارد یك محیط عمومی میشوند بیش از اندازه مراقب و مواظب خود هستند. یكی ازحالات متعارف، اخم كردن یا حداقل داشتن یك قیافهی جدی است. همینطور
وقتی یكی از همین افراد جدی به یكی از آشنایان یا دوستان برمیخورد ناگهان چهرهاش باز میشود و لبخند میزند و شوخی میكند و یا بلند بلند حرف میزند. همینطور
اكثر افراد وقتی تنها هستند و میخواهند جایی حرفی بزنند (مثلا از كسی آدرسی بپرسند) با صدایی آهسته صحبت میكنند اما اگر همین شخص با دوستش باشد، بلند و بیپروا صحبت میكند. همینطور
خیلی از افراد وقتی به تنهایی حركت میكنند مدام لباس و ظاهر خود را چك میكنند. این كار میتواند شامل درست كردن مدام روسری یا موهای سر باشد.
در همه این مثالها میبینیم افراد در حالت كلی دارای یك گارد دفاعی در مقابل دیگران هستند و وقتی با شخص آشنایی همراه باشند این گارد دفاعی سستتر میشود. بر همین اساس هرچه گروه دوستان بزرگتر و پرجمعیتتر باشد حالت دفاعی كم رنگتر و رفتار افراد عادیتر است. تا جایی كه برای افراد مختلف وقتی عدد گروه از حدی بیشتر میشود، جبهه عوض شده و حالا این گروه حالت تهاجمی میگیرند!
به نظر شما اینكه ما در جامعه حالتی دفاعی داریم و در واقع در برابر جامعه گاردی دفاعی میگیریم عجیب نیست؟ تنها چیزی كه به ما آرامش میدهد تعداد لشكر ما در مقابل جامعه است. ما در برابر مردم گارد میگیریم و سعی میكنیم خود را از آسیب حفظ كنیم. ما از دیگران نگرانیم!
::samic::
نوشته شده در خرداد 86
مطالب گذشته