سیاست چیست
قصد دارم یك سلسله مطالب دربارهی سیاست، سیاستورزی و رابطهی ما با سیاست بنویسم. این قسمت اول است.
سیاست به تعریف من یعنی "راه و روش رسیدن به هدف با كمترین هزینه". اینطور تعریف كردن سیاست موضوع را كمی ساده و پیچیده میكند. از این تعریف نتیجههایی میگیریم. مثلا اینكه برای سیاست راه و هدف مهم نیست. مهم نیست شما میخواهید یك پاكت شیر از بقالی بخرید یا یك حكومت را در آنطرف دنیا سرنگون كنید! در هر حالتی میتوان از سیاست استفاده كرد. درواقع هر جا حداقل یك هدف و حداقل دو راه وجود داشته باشد سیاست هم میتواند به میان بیاید. اما مهمترین مشخصهی سیاست كم كردن هزینه است! برای مثال گاهی انقلاب یك سیاست است اما در اكثر اوقات یك حماقت است! هزینه حرف اول را میزند. این هزینه ممكن است هر چیز با ارزشی باشد؛ مثل پول، اخلاق، شهرت، انسانیت، انسان، شخص، جامعه، دنیا، بقا! و هرچیز خرد یا كلانی كه دارای ارزش باشد. در واقع سیاست به راحتی انتخاب بین هزینههاست! البته گاهی ممكن است هزینه نه تنها صفر شود بلكه منفی (برعكس) هم بشود! اما باید قبول كنیم در حالت عادی رسیدن به هر هدفی هزینه دارد. در واقع برخلاف تصور بسیاری كه میگویند در سیاست "هدف، وسیله را توجیح میكند" باید گفت در سیاست "هزینه، وسیله را توجیح میكند". با چنین تعریفی سیاست فقط یك ابزار است و استفاده كننده از ابزار گاهی میتواند سواستفاده كند. البته اگر سواستفاده را، "آنچه به ضرر اكثریت است" معنی كنیم. عموم مردم سیاست را كثیف، غیراخلاقی و به قول معروف بی پدر و مادر میشناسند. اما اینها اصلا نمیتواند مشخصهی سیاست باشد بلكه تنها مشخصهی سیاستورز یا استفاده كننده از سیاست است. سیاست فقط یك ابزار قوی است كه هر كس (! شاید) میتواند به آن دست پیدا كند. مثل یك بیل یا قلم! با هر دو هم میتوان كسی را كشت! در آخر شاید این پرسش به وجود بیاید كه با این اوصاف وجود چنین وسیلهی هزینهمداری (!) خطرناك است. در جواب باید گفت كه اگر بیشترین هزینه را انسان یا بقا بدانیم در كل سیاست به نفع آن است.
پ.ن ممكن است تعریف مرا در كل اشتباه بدانید. الان نمیتوانم توضیح بیشتری بدهم. متهم كنید، جواب میدهم!
::samic::
نوشته شده در خرداد 86
مطالب گذشته