چرا از سیاست استفاده كنیم
این مطلب ادامهی مطلب "سیاست چیست" و بخش دوم این سلسه مطالب است.
شاید سادهترین پاسخ این سوال این باشد كه چون دیگران استفاده میكنند! در واقع سیاست همانند یك ابزار قوی، بسیار مورد استفاده قرار میگیرد و استفاده نكردن ما از سیاست، استفاده نكردن از ابزاری است كه در دست دیگران است یعنی اجبار در استفاده و تنها سیاست میتواند در برابر سیاست بایستد. اما دلیل اصلی در واقع همان بحث هزینه و فایده است. روش سیاست، به عنوان كم كردن هزینه و زیاد كردن فایده در كوچكترین اعمال و اهداف ما تاثیر میگذارد و میتواند مفید واقع شود. سیاست در واقع استفادهای بی چون و چرا از عقل است و عقل به هزینه فكر میكند. ما در زندگی روزمره هم مدام در حال محاسبه و مقایسهی سود و زیان هستیم. ویژگی برتر سیاست، در نظر گرفتن همهی هزینهها و پیدا كردن راهی برای كمترین هزینه و بیشترین فایده است. بگذارید مثال ساده و كثیفی بزنم! فرض كنید شما میخواهید فیلم اخراجیها را ببینید. میتوانید به سینما بروید اما میتوانید سیدی آن را از دستفروشها بخرید! هزینه و فایده در این مرحله به سیدی رای میدهد اما شما با نرفتن به سینما و خرید سیدی، در حد خود به صنعت سینما ضربه زدهاید! اما از طرف دیگر فروش فیلم كسی را كه اصلا قبولش ندارید و شهرتش را آفت حساب میكنید را هم زیاد كردهاید! به نظر من راه سادهی سیاست این است كه سیدی فیلم را از دوستی قرض كنید! بعد از دیدن فیلم، فروش سیدیهای غیرمجاز را محكوم كنید و مطلب تندی هم در نقد اخراجیها بنویسید! با این حساب، تنها هزینه شما این است كه در باطن، دوستتان را به خرید سیدی تشویق كردهاید كه میتوانید با محكوم كردن این كار (!) تكلیف آن را هم مشخص كنید. پس شما به همهی اهدافتان با كمترین هزینه رسیدهاید! البته مسلما راههای پرفایدهتر و كمهزینهتری هم وجود دارد كه آن دیگر به درجهی سیاست شما بستگی دارد! این مثال كثیف شاید در واقع یك استفادهی غیراخلاقی از سیاست بود! در مطلب قبل گفتم كه این موضوع فقط مربوط به استفاده كننده است و شما میتوانید راه دیگری را پیش ببرید. من این مثال را به خاطر جذابیتش زدم و البته همیشه راههای غیراخلاقی سادهتر هستند!! به راحتی میتوان مثالی در سطح كشور و حكومت زد. سیاست در هر سطحی قابل اجراست. اما جدا از همهی اینها، دلیل دیگری هم برای استفاده از سیاست وجود دارد. سیاست در سطح بالا و حكومت اغلب برای هدف قدرت استفاده میشود و حتی گاهی سیاست را علم كسب و حفظ قدرت معنی میكنند (كه به نظر من اشتباه است). دلیل كسب قدرت شاید به سادگی این باشد كه هر كس افكار و ایدهآلهای خاصی دارد و برای گسترش آن تلاش میكند. از نظر هر كس، جامعهی ایدهآل، شرایط و ویژگیهایی دارد كه باید گسترش پیدا كند. در سطح پایینتر هم هر كس میخواهد محیط اطراف خودش را به رنگ مورد نظر خود دربیاورد. لازمهی همهی اینها كسب قدرت و در واقع داشتن قدرت تغییر و اعمال و انجام نظر است. به نظرم اینها مهمترین دلایل استفاده از سیاست بود كه در واقع ما را مجبور به این استفاده میكند!
::samic::
نوشته شده در خرداد 86
مطالب گذشته